Web Analytics Made Easy - Statcounter

رازهایی در باره رستگاری در شاوشنگ که ذهن‌تان را متحیر می‌کند! فیلمی که در نخستین اکرانش توانست نصف هزینه ساختش را بازگرداند. آیا فکر می‌کردید که این فیلم محبوب چنین عملکردی داشته باشد؟ در این مقاله رازها و فکت‌هایی مانند همین موضوع در باره‌ی فیلم رستگاری در شاوشنگ را با شما به اشتراک گذاشته‌ایم.

به گزارش مایکت، اگر درباره این فیلم کنجکاو هستید تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۱- بازیگری که نام مستعارش به جای نام واقعی‌اش ذکر شد

شاید برایتان عجیب باشد؛ اما بازیگری که به‌همراه اندی در ابتدای فیلم وارد زندان شد در تیتراژ پایانی با نام مستعار معرفی شد. زمانی که زندانیان جدید وارد زندان شدند و یکی از آن‌ها نتوانست تحمل کند و زیر گریه زدو توسط زندانبان کشته شد. باقی زندانیان او را Fat ass خطاب می‌کردند و در تیتراژ هم با همین نام از او نام برده شد.

۲- پرتاب مداوم توپ در ۹ ساعت

ضبط اولین گپ رد و اندی که در حیاط زندان انجام می‌شود چیزی حدود ۹ ساعت زمان برده است. در این جا مورگان فریمن که نقش رد را ایفا می‌کند در حال پرتاب توپ است؛ در واقع طی ۹ ساعت او به این کار خود بدون شکایتی ادامه داده است. جالب است که به‌خاطر این کار او در روز بعد فیلم‌برداری با دست باندپیچی حاضر شد.

۳- مکالمه واقعی با کلاغ

زمانی که اندی در فیلم به عنوان دستیار بروکس در کتابخانه انتخاب می‌شود، به آن جا می‌رود. وقتی که جیک را در حال غار غار کردن می‌بیند – کلاغ بروکس – از او می‌پرسد: «هی جیک بروکس کجاست؟» برای ضبط این سکانس، تیم رابینز الگوی غار غار کردن کلاغ را یاد گرفت تا بتواند دیالوگ خودش را با آن تنظیم کند. این سکانس باید جوری به‌نظر برسد که در حال گفتگو با یک‌دیگر هستند. کارگردان فیلم تیم را بابت این کار حرفه‌ای بسیار تحسین می‌کند.

۴- رستگاری در شاوشنگ بر اساس رمانی از استیون کینگ ساخته شده

اقتباس‌های زیادی از رمان‌ها و داستان‌های استیون کینگ ساخته شده‌اند. عمدتا این فیلم‌ها دارای یک تم ترسناک بوده‌اند؛ در واقع شما نمی‌توانید تصور کنید که یک فیلم با موضوع زندان از رمان‌های کینگ ساخته شده باشد و هیچ عنصر ترسناکی نداشته باشد؛ اما رستگاری در شاوشنگ این گونه است. نام رمانی که این فیلم از آن اقتباس شده است ریتا هایورث و رستگاری شاوشنگ است.

۵- شخصیت واقعی رد

در رمان اصلی که فیلم بر اساس آن ساخته شده است رد دارای شخصیت دیگری‌ست. رد یک شخصیت سفید پوست و میانسال ایرلندی توصیف شده است؛ اما عوامل فیلم و کارگردان علاقه‌ای زیادی به حضور مورگان فریمن در این نقش داشتند و به‌همین دلیل فیلم‌نامه را بازنویسی کردند تا شخصیت رد را یک آمریکایی-آفریقایی توصیف کنند. پل نیومن و کلینت ایستوود هم برای این نقش تست داده‌اند.

۶- برد پیت از فیلم کنار رفت

برد پیت جوان و شناخته نشده قرار بود نقش تامی را در فیلم بازی کند؛ اما ناگهان Thelma and Louise منتشر شد و برد پیت تصمیم گرفت که برای فرصت‌های دیگر این فیلم را ترک کند. در نهایت گیل بیلاز به‌عنوان اولین فیلم خود در رستگاری در شاوشنگ نقض تامی را ایفا کرد.

۷- این فیلم در مین تصویربرداری نشده است

با این که داستان در مین اتفاق میوفتد، فیلم‌برداری در آن جا انجام نشده است. بخش زیادی از فیلم در ایالت اوهایو و منسفیلد ضبط شده است؛ همچنین صحنه‌های مکزیک هم در سنت کروکس تصویربرداری شده‌اند.

۸- درخت شاوشنگ

در انتهای فیلم اندی برای رد در زیر یک درخت یادداشتی قرار می‌دهد که او را به مکزیک هدایت می‌کند. آن درخت به «درخت شاوشنگ» معروف شد و تقریبا می‌توان گفت یک جاذبه گردشگری است. بسیاری از طرفداران این فیلم به سراغ آن درخت می‌رفتند و با آن عکس می‌گرفتند.

متاسفانه این درخت در سال ۲۰۱۱ مورد اصابت صاعقه قرار گرفت و سوخت. بقایای آن تا سال ۲۰۱۶ جا مانده بودند که بر اثر یک طوفان از بین رفتند. در سال ۲۰۱۷ آن‌ها درخت را قطع کردند و با آن وسایل مختلفی به‌عنوان یادگاری شاوشنگ ساختند.

۹- حضور فریمن کوچک

دارابونت کارگردان این فیلم برای صحنه‌های جوانی مورگان فریمن از پسر او استفاده کرده است. اگر در صحنه‌های جوانی رد دقت کنید می‌توانید آلفونسو پسر مورگان را ببینید که شباهتی به یکدیگر دارند.

۱۰- تام کروز نقش اندی را قبول نکرد

مانند تمامی فیلم‌ها بازیگران مختلفی برای ایفای یک نقش شرکت می‌کنند. در رستگاری در شاوشنگ هم ابتدا قرار تام کروز نقش اصلی فیلم یعنی اندی را بازی کند. او تا مراحل زیادی را طی کرد؛ اما در نهایت به‌دلیل کم‌تجربگی دارابونت تصمیم گرفت در این فیلم حضور نداشته باشد. به همین دلیل تیم رابینز این نقش را ایفا کرد.

۱۱- استیون کینگ هرگز چک دارابونت را نقد نکرد

دارابونت برای پرداخت حق اقتباس از رمان، به استیون کینگ یک چک ۵ هزار دلاری داد؛ اما استیون کینگ هرگز آن را نقد نکرد و در عوض آن را قاب کرد. او چک را با یادداشتی برای دارابونت پس فرستاد. در واقع این کار در راستای حمایت از کارگردانان تازه‌کار بود؛ زیرا استیون کینگ نیاز زیادی به پول نداشت؛ حتی او قبلا یک رمان خود را تنها با قیمت ۱ دلار به دارابونت فروخته بود تا از آن یک فیلم بسازد.

۱۲- در این فیلم فقط دو زن حضور دارند

احتمالا متوجه این نکته نشده باشید؛ اما در این فیلم تنها دو زن وجود دارند که حضورشان آن هم بسیار کوتاه هستند. یک زن که در سوپرمارکت از بروکس به مدیر آن شکایت می‌کند و یک زن دیگر که در بانک دستیار اندی است.

۱۳- رستگاری در شاوشنگ اولین همکاری دارابونت و کینگ نبود

اگر بخواهم دقیق‌تر به شما بگویم، این دو در سال ۱۹۸۳ برای اولین بار با هم ملاقات کردند. دارابونت می‌خواست از یک داستان کوتاه متعلق به کینگ اقتباس کند. آن داستان کوتاه «زن در اتاق» نام داشت. کینگ حق استفاده از این داستان را تنها یک دلار به دارابونت فروخت. این داستان‌های کوتاه مجموعه‌ای بود که استیون کینگ با آن‌ها به تازه‌کاران کمک می‌کرد.

۱۴- استیون کینگ در تبلیغات حضور نداشت

کینگ یکی از مطرح‌ترین نویسندگان تاریخ است. بسیاری از رمان‌های او تبدیل به فیلم‌های پرفروش و محبوب شده‌اند. بسیاری از فیلم‌ها با استفاده از نام کینگ شناخته شده‌اند؛ اما این درباره‌ی رستگاری در شاوشنگ صادق نیست. تا حد امکان عوامل فیلم سعی کردند که نام کینگ را از تبلیغات به دور نگه دارند. این صرفا خود فیلم بود که توانست موفق ظاهر شود و مخاطبان را جذب خودش کند.

سخن آخر

تمامی فیلم‌ها دارای فکت و رازهایی هستند که اطلاعی از آن‌ها نداریم. در این مقاله سعی کردم تعدادی از رازهای جالب فیلم مشهور رستگاری در شاوشنگ را با شما به اشتراک بگذارم. مراحل تولید فیلم مانند طول کشیدن یک سکانس تا ۹ ساعت و مهارت‌های مختلف بازیگران مانند ارتباط با کلاغ بخشی از فکت‌هایی بود که به شما گفتم. امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید.

منبع: فرارو

کلیدواژه: سینمای جهان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل رستگاری در شاوشنگ استیون کینگ ساخته شده شده اند فیلم ها ۹ ساعت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۹۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!

در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛

در خبرها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

 

نشستنگه رود و می ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

 

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

 

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

 

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

 

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

 

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان‌] نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب


چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

 

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس‌ بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس‌ چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک‌ لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
  • عادت های روزمره ای که نمی دانستید دلیل ترش کردن معده هستند
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • از خورشید فرار نکنید/ ۴ فایده نور طبیعی که نمی‌دانستید
  • عادت‌های روزمره‌ای که نمی‌دانستید دلیل ترش کردن معده هستند
  • مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد
  • تمجید فوق‌العاده نشریه فورفورتو از علی دایی | او سوپراستار بین‌المللی فوتبال است | شاید نمی‌دانستید که علی دایی آنجا حضور داشت!
  • شاید نمی‌دانستید که علی دایی آنجا حضور داشت!
  • حقایق جالب درباره چپ دست‌ها که احتمالا نمی دانستید